ravay

کوی شیخ زین الدین محمدیه

با نام خداوند قادر و متعال و با سلام بر منجی انسان ها،قائم آل طه و آرزوی ظهورش و سلامتی نایبش حضرت
آیت الله العظمی امام خامنه ای مد ظله العالی
خداوند را شاکریم که ما را در کشوری بلند آوازه به نام ایران اسلامی سکنی داد و با نعمت های بیشمارش ما را متنعم فرمود.
با یاری خداوند متعال در این وبلاگ سعی می کنیم علاوه بر آشنایی با محمدیه نایین، پیرامون مطالب و موضوعات مختلف نوشته ها و تصاویر گوناگونی را خدمت دوستان عزیز ارائه دهیم قبل از همه چیز، از کلیه بازدید کنندگان خواهشمندیم در صورت داشتن هر گونه انتقاد ویا پیشنهاد ،ما را یاری فرمایند.........یا علی مدد. م راهبادی

بایگانی

۹ مطلب در آذر ۱۳۹۳ ثبت شده است

عشق و محبت ویژه ی مردم محمدیه به حضرت امام حسین علیه السلام و فرزندان و یارانش، بسیاربسیار مثال زدنی است ،واقعاَ یه حس عجیبیه که چندین ماه قبل از محرم حاکم میشه ،لحظه شماری برای کارکردن جهادی و24 ساعته برای برگزاری آیین های مرسوم در میدان بالای محمدیه:یکی از برنامه هایی که بچه ها، شبانه روز کار می کنن و خواب و استراحت برای آنها معنایی ندارد، بر گزاری همایش جهانی حضرت علی اصغر می باشد .ما کجا، توصیف از همایش طفل شش ماهه رباب کجا ، همه کارها به خوبی پیش میره ،جوونا دیگه از خود بی خود شدن به قول یکی از بچه ها :ما منتظر روز جهانی علی اصغر علیه السلام هستیم تا به واسطه آن، روزیِ یک سال خود را از آن باب الحوائج طلب کنیم و این موضوع به همه بچه ها اثبات شده .کار بچه ها،زندگی بچه ها،خانواده بچه ها و حتی جان بچه ها،  همه و همه وقف اربابشون شده .تو اون حال و هوایی که دارن، پاسخگوی هیچ موضوعی بیرون از فضای هیئت نیستند ،از چند روز قبل از برگزاری همایشِ حضرت علی اصغر علیه السلام تا عصر روز عاشورا، درست همون روحیه بچّه های اعتکاف را دارن که در موقع معتکف بودن، دل از همه دنیا و امور دنیا کَنده و از مسجد بیرون نمیان .                                                         

روز همایش........ به هر کجا از محوطه میدان بالا که نگاه کنی بی اختیار گوشه  چِشمت نمناک میشه ،هر مادری یه طفلی را در آغوش گرفته و به طرف محل برگزاری همایش می ره.هزاران مادر به همراه اطفال شیرخوار..... ،قربونت برم باب الحوائجِ رباب چه با دل این مردم کردی؟قبل از ورود به این همایش گهواره ای قرار داده شده که مادران، با اعتقاد پاکی که دارن کودکانِ خود را با قرار دادن در گهواره، بیمه طفل شش ماهه ابی عبد الله می کنند،به همراه این مادران، خانم هایی هم هستند با این امید که طفل صغیر ِکاروان حسین که بزرگ ترین سند مظلومیت اهل بیت  در روز عاشورا می باشد را  واسطه بین خود و خدا قرار بدهند تا خداوند  به آن ها فرزندی صالح مقدّر فرماید تا به عنایت حضرت علی اصغرعلیه السلام، از یاران امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف قرارگیرد  ‌. و قطعاً به دلیل این که فضا پر از نفس بچه های شیر خواره و بی گناه و از همه مهمتر شیعیان می باشدو همچنین زمینه مراسم توسط بچه های با اخلاص، زحمتکش،و با اعتقادِ پاک فراهم شده ،  به لطف حضرت حق دعا ها، مستجاب می شود.وقتی همایش به پایان می رسد،بچه ها با همون شور و حالی  که موقع فضا سازی محیط داشته اند فرش ها ،پرده ها ،وسایل صوت ،جایگاه و....را جمع می کنند و بلافاصله خود را آماده می کنن برای اینکه از هزاران نفر از عزاداران در روز تاسوعا و عاشورا ،سر سفره پر برکت حضرت پذیرایی کنند.در این صفحه فقط به گوشه ای از محبت و ارادت جوانان شهر پیغمبری، به فرزندان فاطمه زهرا اشاره کردیم امید واریم خدا خیرشون بده........ انشا الله                                                 

در پایان با این یک  بیت شعر، دل ها را روانه کربلا کنیم:

آهسته گویمت نکند بشنود رباب             گهواره را در حراجی بازار دیده اند

التماس دعا


 

                         

                                      تهیه کننده: شهر وندی از شهر پیغمبری


  • مهدی راهبادی


رفتار کودک از بدو تولد تا 15 سالگی

 

مقدمه

رابطه کودک با مادر بهترین روابطی است که بین دو انسان برقرار می‌شود و این روابط می‌تواند برای سالهای بعد، آموزنده باشد و یا الگویی برای شخصیت بعدی کودک و رابطه او با سایرین باشد. تقریبا همه مادران کوشش دارند که رابطه آنان با فرزندانشان تا حد امکان مطلوب باشد. در این رابطه فقط مادر دخالت ندارد، بلکه کودک نیز در این امر سهیم است. بنابراین لازم است بعضی از خصوصیات اخلاقی کودک را در سنین مختلف مورد مطالعه قرار دهیم. و هر قدر مادر در این خصوصیات آگاهی کاملتری داشته باشد، بهتر می‌تواند با او کنار بیاید، اگر بداند که با وجود همه کوششهای او ، باز هم همه چیز آرام و بی دردسر نخواهد بود، در این صورت با مشکلات ، رابطه صحیحی برقرار خواهد ساخت.

هر قدر مادر ، ماهر ، با استعداد و مهربان باشد، رابطه او با کودکش آرامتر و بی دردسرتر خواهد بود. و در نتیجه مشکلات آینده‌اش ، برای مادر قابل پیش بینی خواهد بود. تغییرات اخلاق و رفتار کودک حتی در قسمتهای پیچیده و بغرنجی از آن ، مانند رابطه او با مادرش هم ، دارای نظم و ترتیب و قابل پیش بینی است. میزان سازگاری و همکاری کودک با شما ، تنها بستگی به طرز رفتار و مهارت شما در تربیت کودک ندارد، بلکه به نحوه قابل ملاحظه‌ای با تغییرات خود کودک در حال رشد و نمو نیز دارد. در ضمن باید بدانید، وقتی کودک شما در مقابلتان مقاومت به خرح می‌دهد، اغلب کودکان در این سن ، چنین نیستند. در این صورت عکس العمل شما با این موضوع فرق خواهد داشت.

کودکان شیرخوار

هر کودک شیرخواری حسب تفاوتهای فردی در برخورد با مادر برای ارضای نیازهای فیزیولوژیکی ، رفتار خاصی دارد. در این خصوص مادران باید بگذارند تاکودک خود برنامه غذایش را تنظیم کند و تقاضای طبیعی‌اش معین کند که چه موقعی باید بخورد و بخوابد. اما در حقیقت این مساله تمام هدف نیست، بلکه نیمی از آنست. روش بزرگ کردن کودک، بنا به عکس العمل او در برابر احتیاجات طبیعی و فطری کودک و بر حسب نظم و ترتیب آن ، توسط مادر تنظیم می‌گردد. در این صورت هر نوع نیاز کودک برآورده می‌شود.

بعضی از کودکان ، تابع نظم مادرند و بعضی در این قالب نمی‌گنجند. آنچه ما در جستجوی آن هستیم، ترکیبی از این دو حالت است. یعنی تنظیم شخصی و خود به خود کودک که شامل نیروهای داخلی و خارجی هر دو است. گاهی تقاضای کودک، مافوق توانایی مادر است، در این صورت مادر باید خود را در برابر تقاضاهای زیاد طفل ، محافظت کند. البته هدف اصلی سازش و تطابقی است که بین طرفین برقرار می‌شود، ولی اگر کودک نسبت به تعدیل تقاضاهای خود ، استعداد و توانایی نشان ندهد، این وظیفه مادر است که اقدام نماید و در مقابل تقاضاهای کودک ، خودداری نشان دهد. چنین حالتی فقط تملق به زمان شیرخوارگی ندارد، بلکه متعلق به تمام سالهای برخورد است.

کودکان 18 ماهه

کودک هیجده ماهه در حالیکه ظاهرا «بزرگ شده است و کاملا» جست و خیز دارد ولی از نظر روابطش با مادر خیلی شبیه بچه ی شیر خوار است او دوست دارد بیشتر بگیرد تا بدهد. او از چیزهایی که می‌داند و می‌تواند، استفاده کافی می‌کند و نیازها و احتیاجهای خود را به سایرین می‌فهماند. او بوسیله اشاره و تلفظ کلماتی مانند «آه ـ آه» به سرعت منظور خود را می‌فهماند. جواب «نه» را از دیگران به راحتی قبول نمی‌کند. می‌داند که کلمه «نه» راحتترین و متداولترین کلمه‌ای است که بکار می‌رود.

کودک هیجده ساله وقتی راه می‌رود، با حرکت پاها فکر می‌کند و دوست دارد هر چه به دستش می‌رسد، بگیرد. احساس او نسبت به زمان بسیار کم است. او هر چه را که می‌خواهد، همین الان می‌خواهد. مدتی نخواهد گذشت که کودک هیجده ماهه بر اثر رشد، این مراحل را پشت سر می‌گذارد و در سن دو سالگی مادر می‌بیند که او اخلاق خوشی دارد و آدم مطیعی است.

کودک بیست و یک ماهه

کودک در این سن دوست دارد. هر چه که مورد علاقه‌اش است، همراهش باشد. از تغییر وضعیت ناراحت است و چون گنجینه‌ای لغات او کامل نیست، نمی‌تواند منظورش را بفهماند بنابراین به گریه و ناسازگاری کردن، متوسل می‌شود. مادر خوب و والدین آگاه ، سعی دارند منظور کودک را به سرعت درک و عملی کنند چون در غیر این صورت با لجبازی و ناسازگاری کودک روبه رو خواهند شد. امنیت کودک وقتی عادی است که همه چیز مثل سابق باشد. از تغییر جا یا تغییر لباس و غذا متنفر است.خوشا به حال کودک بیست و یک ماهه ای که والدینش ، واقعی بودن نیازهای او را تشخیص دهند.

کودک دو ساله

برای یک کودک دو ساله ، برعکس کودک هیجده ماهه ، اطاعت ، کاری دلپذیر و آسان است. گذشت شش ماه به کودک این را می‌دهد که در مقابل والدینش فرمانبردار خوبی باشد. کودک در دو سالگی بیشتر اوقات ، شنونده و اجرا کننده بسیار خوبی است. این حالتها جزء ذات کودک است، و اگر والدین بدانند که در چه مدت این تغییرات صورت می‌گیرد تقاضاها و انتظارهای خود را از کودک ، با امکانات و قدرت او تطبیق می‌دهند و در نتیجه ، در امر تربیت او توفیقهای بیشتری عایدشان می‌شود.

کودک دو سال و نیمه

کودک در این سن ، منفی باف ، لجوج و سرسخت است. اگر مادر بخواهد با عجله لباس او را تنش کند، کودک فریاد می‌زند: «خودم می‌خواهم بپوشم» و اگر پدر به او بگوید: «لباست را بپوش» خواهد شنید که می‌گوید: «می‌خواهم مامان لباس تنم کند.» کودک دو و نیم ساله متلون است. اگر مادر به طرف او رود. بابا را می‌طلبد و به عکس اگر بابا به طرفش برود، مامانش را می‌خواهد. او در دنیایی از تضاد سیر می‌کند. و این کلمات بر زبان او جاری است: «می‌کنم .. نمی‌کنم .. می‌خواهم .. نمی‌خواهم .. می‌توانم .. نمی‌توانم .. بله .. نه»

انتخابهای او چند تایی است و در هر دقیقه ، نوعی را می‌پسندد، اگر انواع باشد همه را طالب است اگر جلوی او را نگیرند، ممکن است مدتها از یک سمت به سمت دیگر حرکت کند. اگر مادر به او بگوید: «مربا می‌خواهی» می‌گوید «نمی‌خواهم» اما به محض اینکه مربا کنار گذاشته شود، او مربا می‌خواهد. مشکل مادر برای تربیت او ، این است که باید حتی الامکان او را در مسیر یک طرفه قرار دهد. کارهای روزانه را خودتان انتخاب کنید و فرصت انتخاب به او ندهید. وقتی می‌خواهید او را با خود به بیرون ببرید، در حالیکه از تفریح در بیرون برایش سخنرانی می‌کنید لباس تنش کنید. اگر از او برای بیرون رفتن ، اجازه بخواهید، کلاهتان پس معرکه است. به هر قیمت که می‌دانید از پرسشهایی که او باید چواب «نه» را ادا کند، پرهیز نمایید. به او زیاد فرصت انتخاب ندهید. اگر این فرصت را داشته باشد، مطمئن باشید که از فرصت خود راضی نیست.

در تمام دستورها، خواهش و تقاضاهایش تکبر و غرور زیاده از حدی دیده می‌شود. لذا مادر باید به جای نشستن و غصه خوردن ، راه و روش تسلط بر فرزند را بیاموزد و این مطلب را همواره در نظر داشته باشد، سعی کند کودک حرفهای او را بدون چون و چرا بشنود و به عکس در مقابل کارهای بی‌اهمیت تسلیم شود. مثلا «بگوید: البته ... بله قربان ... حتما»
مادران باید به خاطر داشته باشند که کودک 5/2 ساله ممکن است. رفتارش با شما بسیار خوب یا بد باشد، اما او شما را بسیار دوست دارد و تمناهای زیادی از شما دارد. جالبترین استعدادهای خود را می خواهد به شما نشان دهد، و دوست ندارد آنها را حتی پدرش ببیند. اگر گاهی وقتها که شما را خیلی ناراحت و خسته کرده، فرصتی بدست آورده و قدری استراحت کنید تا با صبر و حوصله بیشتری به سوی او بازگردید.

  • مهدی راهبادی

در محمّدیه از دیرباز در مکان ها و محلّه های مختلف و در مناسبت های مختلف آش وغذای نذری توسط اهالی،طبخ وتوزیع می شود. در ماه محرم وصفر به مناسبت شب تاسوعای اباالفضل(ع) درخیابان شهدا ، درشب اربعین اباعبدالله الحسین (ع) در محله چهارراه میدان بالای محمّدیه ، درشب شهادت امام حسن مجتبی (ع) در محله پشتکوه و پادرخت محمّدیه و درشب پایانی ماه صفر بمناسبت شب شهادت امام رضا(ع) در محلّه ی شیخ زین الدین  میدان بالای محمدیه و همچنین در شب شهادت حضرت فاطمه(س) در یکی از محلّه های پادرخت آش نذری تهیه وتوزیع می شود و از نکات قابل توجه اینست که با وجود اینکه این کار در محمّدیه پیشینه ای بیش از صد سال دارد هنوزهم در تمامی محلّه ها به سبک سنّتی وبا آتشِ حاصل از سوزاندن چوب انجام می شود،همچنین دیگ های آش از غروب  روشن می شود و درب آنها حدود ساعت 2نیمه  شب بسته می شود و موقع اذان صبح درب دیگ ها باز و بین مردم توزیع می گردد.





           پخت آش در محله ی شیخ زین الدین    
  • مهدی راهبادی

این حسین کیست که عالم همه دیوانه اوست- این چه شمعی است که جان ها همه پروانه اوست

آیین سنتی  سنگ زنی کرَب زنی-وبه قول نایینی ها (چق چقی زنی) و  به قول محمدیه ای ها (جقجقه زنی) از دیر باز یکی از انواع عزاداری در ایام محرم وصفربوده که علاوه بر نقاط مختلف ایران مثل یزد گیلان و مازندران-سمنان روستای کهن آباد گرمسار-صالح آباد دامغان-شهر بسطام-بیده میبد-هرمزگان-بندر عباس زفره وبرخوار  و..... در میدان کوی سنگ نایین-محمدیه وروستای مزرعه امام نیز  برگزار می شود و به دلیل سنتی بودن ، مورد توجه همه سنین قرار گرفته است  به دین گونه که شخصی با سبک  خاص اشعار را می خواند و افراد با به هم زدن دو قطعه چوب که بهتر است از چوب گردو باشد  در محمدیه (محله شیخ زین الدین از میدان بالا -میدان بالا عاشورگاه-وپادرخت)  :  به ترتیب به صورت سه ضرب-  تک ضرب (کشیده) - چهار ضرب(سه ضرب پایین یک ضرب بالای سر )سه ضرب(دوضرب پایین یک ضرب بالای سر) وتک ضرب تند، مطابق با اشعار مداح اشعار را از حفظ می خوانند ،از جمله اشعاری که افراد بزرگسال ازقدیم الایّام وحتی نوجوانان و خوردسالان از حفظ می خوانند می توان به دم(شب جمعه است و ملائک همه گریان حسین،که شود جان خلائق همه قربان حسین)(جبرئیل ای پیک خاص کردگارم جبرئیل،مرحبا خوب آمدی بنشین کنارم جبرئیل بنشین کنارم جبرئیل)- (زهرا به محشر آید ، با حوریان سیه پوش ،پیراهن حسین را افکنده بر سر دوش)-(ای وای و کو حسین حسین)-(من ندانم چه کنم وای حسینم حسین،از غمت نوحه گرم وای حسینم حسین)اشاره کرد، این آیین سابقه ای بسیا ر کهن در نایین دارد و بنا به نقل پیر غلامان ابا عبدالله علیه السلام طایفه بنی اسد وقتی به سراغ پیکر مطهر شهدای کربلا رفتند خیلی متاثر و اندوهگین شدند وسنگ هایی را بر داشته  و بر سر خود می زدندو رو به پایین زدن چوب ها نشانه برداشتن سنگ و رو به بالا زدن چوب ها بیانگر زدن سنگ بر سر می باشد لذابعضی از افراد هستند که دفتر چه های دست نویس قدیمی را در اختیار دارند که اشعار سنگ زنی در آنها نوشته شده که به آنها اصطلاحاً(بیاضیه)گفته می شود .بنا به نقل محاسن سفید های محمدیه افرادی که دردر زمان های قدیم در محمدیه نوحه خوان این آیین بوده اند می توان از مرحوم حاج اسماعیل چاوشیان محمدی حجت الاسلام والمسلمین حاج آقا واعظی- عباس مدنیان-سید نور اله موسویان معروف به آقانور وحاج آقا رضا موسی کاظمی  نام برد که به منظور حفظ این مراسم سنتی در محمدیه، متن کامل اشعار توسط آقانور و حاج آقا رضا در اختیار سه جوان محمدیه با نام های سید هادی موسی کاظمی ، علی مدنیان محمدی و ابو الفضل توکلی قرار گرفته تا ادامه دهندگان این آیین باشند.  این مراسم معمولا در شب های جمعه  همراه با مراسم جوش و شور حسینی که جمع کثیری از افراد به صورت حلقه به هم متصل می شوند و در حالی که می چرخند همراه با ضرب دهل و با سبک خاص یک قدم به سمت جلو و یک قدم به سمت عقب بر می گردند و اشعار جانسوزی را میخوانند برگزار می شود. از ابیاتی که در جوش و شور حسینی خوانده می شود می توان به دم (دیدی چه بر سر آمد فرزند مصطفی را ،ای وا ویلا صد واویلا از جور شمر بی حیا)نام برد.

تهیه کننده :مهدی راهبادی

 

  • مهدی راهبادی


  • مهدی راهبادی

شهید محمود سلطانی محمدی

نام پدر: عباس          

تاریخ تولد : 41/12/15              

تاریخ شهادت:61/09/18                   

محل شهادت : دارخوئین

زندگی نامه:

همزمان با تحصیل در جلسات قرائت قرآن به طور مرتب شرکت می کرد. در دوران انقلاب همچون سایر اقشار مردم در راهپیماییها شرکت داشت.از اوایل زمان تشکیل بسیج عضو این نهاد شد و در پایگاه بسیج فعالیت می کرد . در زمان اوقات فراغت و تابستانها در کارگاه نخ تابی فعالیت می نمود . امام (ره) را خیلی دوست می داشت. در کسوت نیروی بسیجی عازم جبهه های نبرد حق برعلیه باطل شد. آن عزیز در جبهه دارخوئین به فیض شهادت نائل آمد.

فرازهایی از وصیت نامه :

امیدوارم که کلیه اعضای خانواده بعد از شهادت من فقط در خط اسلام وامام باشند سعی کنید امام را بشناسید وبخاطر پیروزی اسلام و رزمندگان دعا کنید. دوستان عزیز: ما در اینجا واقعا می بینیم که چه جوانهایی شهید می شوند . انسانهایی که در مقابل آنها پوچ هستیم . اینها بودند که انقلاب را به پیروزی رساندند وبا گوش فرا دادن به فرمان امام این انقلاب را جهانی خواهند نمود وبه کمک مستضعفین جهان خواهند شتافت.(روحش شاد و راهش پر رهرو باد)

مدیر وبلاگ کوی شیخ زین الدین محمدیه

 

  • مهدی راهبادی


  • مهدی راهبادی

با سلام ضمن گرامی داشتن یاد و خاطره شهدا وهمچنین شهدای محمدیه در این وبلاگ سعی می کنیم از برخی از خاطرات شهرک شهید سلطانی محمدیه از ابتدا تا کنون سخن بگوییم. از کلیه دوستان خواهشمندیم اگر خاطره یا نظری یا هرگونه انتقاد و پیشنهاد سازنده ای دارند ما را در این امر یاری کنند.

در سال های بعد از انقلاب اسلامی بنیاد مسکن انقلاب اسلامی برای رفاه حال ساکنان محمدیه در فکر این بود که  برای جوانان متاهل و فرزنددار که دارای مسکن نمی باشند محدوده ای را در نظر بگیرد تا اقدام به ساخت خانه کنند.ودر نهایت تصمیم گرفته شد تا در اطراف بقعه متبرکه شیخ زین الدین قواره های زمینی به جوانان در ازای پرداخت مبلغ ناچیزی واگذار گردد .در آن زمان که هنوز آب وبرق به این محدوده اختصاص نیافته بود مردم به اشتیاق ،ساختن خانه را شروع کردندو در آن زمان هدف خیلی از آنها تکمیل کردن خانه نبوده بلکه می خواستند حتی اگر شده یک اتاق داشته باشند تا زندگی خود را شروع کنند به همین دلیل برای تامین آب جهت ساخت و ساز، برخی از مردم در زمین خود انبار های آبی را در نظر می گرفتند وبرخی از مردم بشکه هایی رادر جوی آبی به نام گالیستا پر از آب می کردند و به وسیله وانت یا فرقون به زمین های خود می بردند.بعد از اینکه تعداد کمی از مردم برای خود چهار دیواری وداخل آن اتاقی دست وپا کردند،مردم درخواست کردند تا انشعاب آب عمومی برای شهرک در نظر گرفته شود ودر نبش چهار راه جنب شیخ زین الدین لوله آبی آورده شد که اصطلاحاً به آن(فشاری)می گفتند.و خیلی از مردم سر استفاده از این آب کمی با هم اختلاف نظر داشتند .برای تامین برق خانه ها هم چند نفر از اهالی شهرک که زودتر از بقیه خانه های خود را ساخته بودندچوب هایی را با فاصله حدود 20متری در زمین کوبیده بودند وبه صورت هوایی از خانه های قسمت پایین تر شهرک که جز محدوده سابق بوده ،برق می گرفتند ویکی از خاطرات شیرین این بوده که چون دوخانواده یا بیشتر از یک انشعاب استفاده می کردندگاهی اوقات کنتور ها کشش نداشت مثلا اگر در یک خانه یخچالی اتوماتیک  می کرد وروشن می شد برق یک خانه دیگر خاموش می شد.این رویه ادامه داشت تا حدود سه چهار سال بعد مشکل آب و برق شهرک حل شد.خالی از لطف نیست که بگوییم مردم شهرک چون تقریباً همزمان اقدام به ساختن خانه کرده بودند با یکدیگر صمیمیت خاصی داشتند و خود را از یک خانه و خانواده می دانستند و با یکدیگر هیچ گونه جدایی نداشتند خیلی از مصالح ساختمان را به هم قرض می دادند و در ساختن خانه به هم کمک می کردند. به دلیل اینکه ساکنان شهرک از افرادی بودند که تازه خانواده تشکیل داده بودندو یا از زوج های جوان ودارای فرزندان خورد سال بودند.فرزندانشان هم سن و سال بودند و با هم بزرگ شدند تا جایی که در سال های 70الی 80کوچه های شهرک پر از بچه های پر جنب و جوش و بازی گوش بود این بچه ها به صورت گروهی به مدرسه می رفتند یادش بخیر دبستان انقلاب اسلامی و روحش شاد آقای مدنی وقتی بچه ها در کوچه ها ،سایه مدیر مدرسه را می دیدند به خاطر جدیتی که داشت خودشان را در سوراخ سنبه ها قایم می کردند .از بازی هایی که بچه های شهرک میکردند می توان از بازی هفت سنگ ،کوش همه جوش،بال،بازی تیله،گلابی سیب ،فوتبال،قایم موشک وگاهی اوقات والیبال و......نام برد،بعد از مدتی اهالی شهرک شیخ زین الدین به دنبال مکانی مذهبی بودند تا در آنجا نماز جماعت برپا کنند و در ایام محرم و صفر در آن مکان اقامه عزا کنند.و چون در دل شهرک بقعه ای مربوط به عارف قرن هفتم به نام شیخ زین الدین وجود داشت ،شب های محرم برای عزاداری ابی عبدالله علیه السلام از سخنرانان و مداحان دعوت می کردندو چون قطعه زمینی که برای احداث مسجد امام حسن مجتبی علیه السلام واگذاز شده بود آماده نبود تا چندین سال در ماه مبارک رمضان نماز جماعت در بقعه شیخ زین الدین برگزار می شد وبعد از آن به فکر احداث مسجدی افتادند تا این که در سال 1361به همت خیرین و اهالی محل، مسجد امام حسن مجتبی علیه السلام بنا شد و از آن زمان تا کنون نماز جماعت باشکوهی در آن برپا می شود و هرشب بعد از نماز مغرب و عشا ادعیه وزیارات مختلف قراعت میشود.حدود سال 1366 به دلیل اینکه آب لوله کشی قابل شرب نبود ،مردم برای ساختن آب انباری به دنبال خیّری بودندو سر انجام خیّر نیکو کار به نام حاج میرزا حسین مصاحبی محمدی هزینه ساخت آب انبار را تقبل نمود و با همت و پشتکار اهالی محمدیه این آب انبار پس از  6ماه ساخته شد.در پایان یاد و خاطره گذشتگان شهرک مرحومان :

حاج احمد آبشناس

سید مصطفی موسی کاظمی

سید علی موسوی

سید محمد موسی کاظمی

عباس سلطانی

محمد سلطانی

عباس شهریاری

جوان ناکام زنده یاد دکتر حمید رضا شهریاری

جوان ناکام میثم سقایی

ودیگر گذشتگان محمدیه را گرامی می داریم.

 

  • مهدی راهبادی


با توجه به این که به نظر می رسد چق چقه زنی در نایین قد متی چهارصد ساله دارد، برخی از سالمندان و پیرمردهای نایینی فلسفه این کار را نمایش و اعتراض گروهی در روز عاشورا در مخالفت با شمر ملعون به قصد تاختن اسب بر پیکر امام حسین(ع) می دانند که این کار را در روز عاشورا با کوبیدن دو سنگ به هم و ایجاد صدایی یکنواخت در د شت کربلا، نشان داده اند.

مراسم "چق چقی زنی" یا "سنگ زنی" امروزه بیشتر در شب های پنجشنبه در نایین و محمدیه با حضور اقشار مختلف مردم برگزار می شود.

 

  • مهدی راهبادی